دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی شب ۲۶ محرم ۹۸

دشمنانش همه درمانده و نیرنگ زدند
به تلافی جمل، ضربه هماهنگ زدند

دوره کردند، دویدند سویش با عجله
دسته ای که همه جا، پای ولا لنگ زدند

جای نُقل شب دامادی او، با دلِ پُر.
نوه ی فاطمه را از همه سو سنگ زدند

یوسف نجمه، نقابش به روی خاک افتاد
گرگ ها بر بدن زخمی او چنگ زدند

پهلویش بوی حسن داشت، بوی فاطمه داشت
نیزه بر پهلوی او قومِ نظر تنگ زدند

اسب ها جای حنا بر سر و بر صورت او
تاختند آن قدر از خون، به رخش رنگ زدند

نعل ها داغ که گشتند جگرسوز شدند
با صدای ترکِ سینه اش آهنگ زدند

جای یک جرعه فقط آب، هزاران ضربه.
بر دهانی که شده تشنه ی از جنگ زدند

نجمه ماند و دل خون. تا که پس از ساعاتی
شعله بر چادر آن مادرِ دلتنگ زدند

محمد جواد شیرازی


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مخزن اسید مرکز مشاوره تخصصی ازدواج و طلاق ارغوان Rosa تیونینگ خودرو پارس آپشن ارائه دهنده انواع آپشن خودرو گاه نوشته های محمد ریاحی زائرانه موسسه فرهنگی و هنری گویشوران حضرت تنهاي به هم ريخته... البرزکرين فلش مموری